- حق شناسی
- نمک شناسی، ارج شناسی سپاسداری اعتقاد بحقیقت و راستی، خدا شناسی، ادای حق کسی قدر دانی
معنی حق شناسی - جستجوی لغت در جدول جو
- حق شناسی
- خداشناسی، شناختن حق نعمت و احسان کسی و قدردانی و شکرگزاری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ناسپاسی نمک نشناسی
صاحب حق، خداشناس
خداشناس، کسی که معتقد به حقیقت و راستی است، آنکه حق نعمت یا خدمت و مساعدت کسی را در نظر داشته باشد و قدردانی و شکرگزاری کند، برای مثال گر انصاف خواهی، سگ حق شناس / به سیرت به از مردم ناسپاس (سعدی۱ - ۱۲۵)
آنژیولوژی
عمل و شغل رگ شناس معرفه العروق
رد پای برداری، عصب شناسی
زهر شناسی فن شناختن ترکیبات انواع سموم و تداوی آنها زهر شناسی علم سموم
استشراق خاور شناسی
علمی که دربارۀ ساختمان، اعمال و بیماری های اعصاب بحث می کند، عصب شناسی، نورولوژی
گاه شناسی، جاور شناسی، ستاره شناسی شناساسی زمان و موقع هر کار موقع شناسی، علم بساعات و فصول و از منه، نجوم ستاره شناسی، غنیمت شمردن دم ابن الوقتی
شناختن رگ های بدن، علمی که دربارۀ انواع رگ های بدن و طرز کار آن ها و جریان خون در بدن جانداران بحث میکند، معرفه العروق
Punctuality
pontualidade
puntualidad
punktualność
пунктуальность
пунктуальність
stiptheid
Pünktlichkeit
ponctualité
puntualità
समय की पाबंदी
সময়ানুবর্তিতা
dakiklik
kuwa na wakati
דייקנות
ketepatan waktu
ความตรงต่อเวลา
دقّة المواعيد